جدول جو
جدول جو

معنی زری بافی - جستجوی لغت در جدول جو

زری بافی
شغل و عمل زری باف، بافتن پارچه های زری
تصویری از زری بافی
تصویر زری بافی
فرهنگ فارسی عمید
زری بافی
(زَ)
عمل بافتن زری. زربفت بافی. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
زری بافی
عمل بافتن زری
تصویری از زری بافی
تصویر زری بافی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زری باف
تصویر زری باف
بافندۀ زری، کسی که پارچه های زربفت می سازد
فرهنگ فارسی عمید
(رَ)
آنکه پارچه های زربفت می سازد. (ناظم الاطباء). رجوع به زری و مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
جولائی، بافندگی، نساجی، حیاکت
لغت نامه دهخدا
(رُ دَ / دِ)
آنکه زره می سازد. (ناظم الاطباء). سازندۀ زره. زره گر:
زره باف گردون دوصد ماه و سال
نگردید تا حلقه ساز هلال
بنام سپهدار اقلیم شام
نشد این زره برکف او تمام.
ملا طغرا (از آنندراج).
رجوع به زره و زره گر شود
لغت نامه دهخدا
عمل زیغباف، حصیربافی:
برو زیغبافی گزین کار کرد
نئی مرد شمشیر وروز نبرد،
فردوسی (از انجمن آرا)،
رجوع به زیغ و زیغباف شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از زری باف
تصویر زری باف
آنکه پارچه های زربفت می سازد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پای بافی
تصویر پای بافی
نساجی، بافندگی
فرهنگ لغت هوشیار